دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
دسته بندی: روانشناسی ویرایش: نویسندگان: Donald L. Carveth سری: ISBN (شابک) : 1780491689, 9781780491684 ناشر: Karnac Books سال نشر: 2013 تعداد صفحات: 353 زبان: English فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) حجم فایل: 1 مگابایت
کلمات کلیدی مربوط به کتاب صدای هنوز هم کوچک: تأملات روانکاوی بر گناه و وجدان: اخلاق، الهیات، روانکاوی، روانشناسی و مشاوره، سلامتی، تناسب اندام و رژیم غذایی، دین و معنویت، آگنوستیک، الحاد، بودیسم، هندوئیسم، اسلام، یهودیت، ادبیات و داستان، عصر جدید و معنویت، عقاید مذهبی و مذهبی شرقی متون، ادیان دیگر، اعمال و متون مقدس، هنر دینی، مطالعات دینی، عبادت و عبادت، روانکاوی، روانشناسی، مسیحیت، مطالعات دینی، علوم انسانی، کتاب های درسی جدید، مستعمل و اجاره ای، بوتیک تخصصی، روانشناسی، سی
در صورت تبدیل فایل کتاب The Still Small Voice: Psychoanalytic Reflections on Guilt and Conscience به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب صدای هنوز هم کوچک: تأملات روانکاوی بر گناه و وجدان نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
در حالی که خود فروید وجدان را یکی از کارکردهای سوپرایگو می
دانست، در صدای هنوز کوچک: تأملات روانکاوانه در مورد گناه و
وجدان کاروت استدلال می کند که سوپرایگو و وجدان کارکردهای
ذهنی متمایز هستند و بنابراین، چهارمی ساختار ذهنی، یعنی وجدان،
باید به نظریه ساختاری روانکاوانه ذهن اضافه شود. او ادعا می کند
که در حالی که هم وجدان و هم سوپرایگو از مرحله به اصطلاح پیش
ادیپی رشد نوزاد و کودک سرچشمه می گیرند، از هویت های متضاد و
اغلب متضاد تشکیل شده اند. هدف اصلی، که اغلب مادر است، ناگزیر از
یک سو، پرورش دهنده و تسکین دهنده و از سوی دیگر، ناامید کننده و
آزاردهنده است. وجدان در همذات پنداری با پرورش دهنده شکل می
گیرد. سوپرایگو در همذات پنداری با متجاوز. یک اصل متقابل در روان
انسان وجود دارد: زیرا عشق دریافت شده در پی بازگشت عشق است. برای
نفرت، نفرت (قانون تالیون).
مانند فرانتس الکساندر و ساندور فرنسی قبل از او، کاروت وظیفه
درمانی را به عنوان ناتوانی سوپرایگو می داند. اما برخلاف اجدادش،
او جایگزینی آن را با ایگوی عقلانی پیشنهاد نمیکند، زیرا از نظر
او، عقلانیت نمیتواند منبع ارزشها باشد. او به پیروی از ژان ژاک
روسو، ریشه های اخلاق را نه در عقل، بلکه در احساس، در همذات
پنداری یا «ترحم» می یابد. با پاسکال، او معتقد است که "دل دلایلی
دارد که عقل نمی تواند بداند." چنین «دلایل قلبی» هسته وجدان را
تشکیل می دهد. بر خلاف عذابهایی که سوپرایگوی اهریمنی تحمیل
میکند که صرفاً از تجاوز به عنوان بهانهای برای انجام آنچه
میخواهد استفاده میکند – تنبیه و عذاب نفس – وجدان، چیزی که
وینیکات آن را «ظرفیت نگرانی» مینامد، واقعاً از شکست در عشق رنج
میبرد. نویسنده ادعا می کند که ما باید با وجدان بد خود روبرو
شویم، گناه واقعی (افسردگی) را بپذیریم و تحمل کنیم، و از طریق
پشیمانی، توبه و جبران، آشتی و بخشش را بپذیریم، یا مجبور شویم
عذاب گناه لعنتی - آزاردهنده را که توسط سادیست ها تحمیل شده است
تحمل کنیم. آزاردهنده و خرابکار درونی، سوپرایگو.
نظر نویسنده این است که در تاریخ بشر، آسیبهای وارد شده توسط
روانپرستان مبتنی بر id در مقایسه با آسیبهایی که توسط
ایدئولوژیستهای سوپرمنمحور ایجاد میشود، کم است. فروید و
روانکاوی متعاقب آن تا حد زیادی سوپرایگو را سفید کرده و در عین
حال id، همان «جانور» ادعایی در انسان را اهریمنی کرده است، در
حالی که در واقعیت حیوانات به ندرت حیوانی هستند، حداقل نه به
شکلی که معمولاً انسان ها هستند. در حالی که روانکاوان از مخرب
بودن آن در قلمرو بالینی آگاه هستند، تا حد زیادی ایدئولوژی های
سلطه را نادیده گرفته اند - جنسیت گرایی، نژادپرستی، دگرجنس
گرایی، طبقه گرایی و کودک گرایی - که از جوامع بی وجدان به ابرخود
غیر وجدان درونی می شوند. از هانا آرنت، تری ایگلتون و دیگران،
کاروت به طور انتقادی مفاهیم روانپریشی و شر را بررسی میکند. در
فصل آخر، او از یک رویکرد اسطورهزدایی، مشروعیت زدایی یا
ساختارشکنی به کتاب مقدس به عنوان استعاره دفاع میکند، اما
رویکردی که با اذعان به اینکه هگل در صادقانهترین حالتش، از
انحراف فروید از این رویکرد فرار میکند، که نتیجه آن اخلاقی
انسانگرایانه است که دیگر وجود ندارد. برابر با دین
Whereas Freud himself viewed conscience as one of the functions
of the superego, in The Still Small Voice: Psychoanalytic
Reflections on Guilt and Conscience Carveth argues that
superego and conscience are distinct mental functions and that,
therefore, a fourth mental structure, the conscience, needs to
be added to the psychoanalytic structural theory of the mind.
He claims that while both conscience and superego originate in
the so-called pre-oedipal phase of infant and child
development, they are comprised of contrasting and often
conflicting identifications. The primary object, still most
often the mother, is inevitably experienced as, on the one
hand, nurturing and soothing and, on the other, as frustrating
and persecuting. Conscience is formed in identification with
the nurturer; the superego in identification with the
aggressor. There is a principle of reciprocity at work in the
human psyche: for love received one seeks to return love; for
hate, hate (the talion law).
Like Franz Alexander and Sandor Ferenczi before him, Carveth
views the therapeutic task as the disempowerment of the
superego. But unlike his forebears he does not propose its
replacement by the rational ego for, in his view, rationality
cannot serve as the source of values. Following Jean-Jacques
Rousseau, he finds the roots of morality not in reason but in
feeling, in sympathetic identification or “pity.” With Pascal,
he holds that “the heart has reasons reason cannot know.” Such
“reasons of the heart” form the core of conscience. Unlike the
torments inflicted by the demonic superego that merely uses
transgression as an excuse to do what it wants―punish and
torment the ego―the conscience, what Winnicott called “the
capacity for concern,” is genuinely troubled by failures to
love. The author claims we must face our bad conscience,
acknowledge and bear genuine (depressive) guilt, and through
contrition, repentance and reparation come to accept
reconciliation and forgiveness, or be forced to suffer the
torments of the damned―persecutory guilt inflicted by the
sadistic internal persecutor and saboteur, the superego.
It is the author’s view that in human history the damage done
by id-driven psychopaths amounts to nothing compared to that
brought about by superego-driven ideologists. Freud and
subsequent psychoanalysis has largely whitewashed the superego
while demonizing the id, the alleged “beast” in man, when in
reality animals are seldom beastly, at least not in the ways
humans often are. While aware of its destructiveness in the
clinical realm, psychoanalysts have largely ignored the
ideologies of domination―the sexism, racism, heterosexism,
classism and childism―that are internalized from unconscionable
societies into the unconscionable superego.In the penultimate
chapter, drawing on the work of Hannah Arendt, Terry Eagleton
and others, Carveth critically reviews the concepts of
psychopathy and evil. In the final chapter, he advocates a
demythologizing, deliteralizing or deconstructive approach to
the Bible as metaphor, but one that escapes Freud’s derogation
of this approach by acknowledging, with Hegel at his most
honest, that its result is a humanistic ethic no longer to be
equated with religion.